اعلان جنگی که جدی گرفته نشد
ایران بنا به خواسته انگلستان، آمریکا و شوروی در ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ خورشیدی به آلمان اعلان جنگ داد، هرچند از سوی آلمان جدی گرفته نشد، ولی باعث شدمحمدرضا شاه به خودسری متهم نشود.
به گزارش سرویس وبگردی خبرگزاری صدا و سیما،در جنگ جهانی دوم امریکا و انگلیس و شوروی که دول متحد علیه آلمان را تشکیل دادند از ایران خواستند علیه آلمان اعلان جنگ دهد.
اعلان جنگ ایران به آلمان!
ایران و آلمان البته هرگز با هم نجنگیدند، اما ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ خورشیدی در تاریخ روابط دو کشور به عنوان روزی ثبت شده که ایران به آلمان اعلان جنگ داد.
پشت صحنه اعلان جنگ ایران و آلمان
مهرداد خدیر، روزنامهنگار، در یادداشتی در عصر ایران نوشت: «تصور غالب این است که ایران در جنگ دوم جهانی بیطرف بود، اما این گزاره تمام واقعیت نیست، چون بعد از سقوط و تبعید رضاشاه، جانشین او دو سال بعد به آلمان، اعلان جنگ داد و اقدامی برای آن که متحدین (انگلستان، شوروی و آمریکا) باور کنند ایران، هیچ صَنَمی با متفقین (آلمان، ایتالیا و ژاپن) ندارد.
انگلیسیها گمان کردند رضا خان میخواهد خودسری کند
انگلیسیها سه سال قبل از آن به دولت ایران در زمان نخستوزیری رجبعلی منصور هشدار داده بودند کارشناسان آلمانی را از ایران اخراج کند، ولی او جدی نگرفت و پشت گوش انداخت و این تصور در انگلستان و بعد اتحاد شوروی درگرفت که رضاشاه خودسری میکند و قصد دارد با آلمان همکاری کند.
در حالی که اتفاقا همکاری سیاسی نداشتند و در حد استفاده از تکنیسینهای آلمانی بود و تصویر مقابل که گاه در مقالات به آن استناد میشود مربوط به دیدار حسن اسفندیاری یا محتشمالسطنه رییس مجلس شورای ملی در قبل از شروع جنگ است و نه او و نه سفیر حامل هیچ پیام خاصی از جانب ایران برای رهبر آلمان نبودهاند.
موقعیت ژئوپلتیک ایران برای آلمانها مهم بود
امتیاز ایران آن روز البته تنها موقعیت ژئوپلتیک بود؛ نه آن که از حیث توان رزمی به کار آلمانها بیاید و وقتی رضاشاه دانست که داستان و در واقع بهانهجویی جدی است که دیر شده بود.
بامداد سوم شهریور ۱۳۲۰ سفیران بریتانیا و اتحاد شوروی به خانه نخستوزیر رفتند تا به او خبر دهند وارد خاک ایران شدهاند و او به وزیر خارجه اطلاع داد و هر دو نزد رضاشاه رفتند و او را باخبر کردند.
در حالی که ساعتها گذشته بود و هیچ یک اطلاع نداشتند. حتی از حضور هواپیماهای شوروی بر فراز بندر پهلوی (انزلی) بیخبر بودند.
*تلگرافی که آمریکاییها یک هفته بعد پاسخ دادند
تنها کاری که از رضا شاه برآمد این بود که فرماندهان ارتش را احضار کند و زیر کتک بگیرد و دست به دامان رییسجمهوری آمریکا شود و از او کمک بخواهد، اما یک هفته طول کشید تا روزولت به تلگراف او پاسخ دهد و البته به طعنه نوشت:
«اگر میل دارید استقلال کشورتان را حفظ کنید در این مجاهدۀ عظیم و مشترک شرکت کنید تا مثل کشورهای اروپایی غرق اندوه نشوید.» به عبارت روشنتر «راهی ندارید جز این که در کنار متفقین قرار گیرید.»
فروغی پیام را گرفت و، چون میدانست رضاشاه هیچ بختی ندارد و شورویها هم از او بیزارند ترتیبی داد تا سلطنت به محمدرضای جوان منتقل و به توصیه روزولت در مقابله با آلمان عمل شود.
با تدبیر ذکاءالملک ایران هم به ناگزیر سیاست بیطرفی را کنار گذاشت تا دیگر سرزمین ما اشغال شده به حساب نیاید و پیمان سهجانبه هم بست.
با این همه بسیاری هنوز تصور میکنند داستان به همین جا ختم شد و پس از مرگ فروغی در ۱۳۲۱ ایران تنها تماشاگر بوده است.
متحدین از ایران خواستند رسماً به آلمان اعلان جنگ دهد
حال آن که متحدین (انگلستان، آمریکا و شوروی) دستبردار و قانع نبودند و از ایران خواستند رسماً به آلمان اعلان جنگ کند و این گونه بود که در ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ خورشیدی این کار صورت پذیرفت؛ اگرچه جدی گرفته نشد.
هر چند با بضاعت آن روز ایران عجیب مینمود، اما سه ماه بعد و در آذر ۱۳۲۲ که استالین، چرچیل و روزولت به تهران آمدند و در ایوان سفارت شوروی عکسی به یادگار گرفتند (همان که چندی پیش بر سر یادآوری تاریخی آن بحثی درگرفت) مشخص شد که چرا از ایران خواسته بودند به آلمان اعلان جنگ کند، زیرا نمیخواستند به کشور بیطرف با شائبه جانبداری از آلمان پا بگذارند و میخواستند بگویند به کشور متحد خود رفتهاند که البته برای آنها تنها از نظر جغرافیایی و امکان رساندن غذا و سلاح به شوروی اهمیت داشت.
از این رو میتوان گفت اعلان جنگ ایران به آلمان البته بیش از آن که درافتادن با ارتش هیتلر باشد اعلام تبعیت از سیاستهای متحدین بود.
سیاست چهها که نمیکند
سیاست چهها که نمیکند. پدر، آرزومند پیروزی هیتلر بود یا این تصور غالب است که چنین میخواسته و پسر در دوران تبعید پدر، ناچار شد به آلمان اعلان جنگ بدهد.
نوبت قبل که فروغی پیمان سهجانبه را بست، در مجلس شورای ملی فردی به نام «روشن» به سوی نخستوزیر سنگ پرتاب کرد.
این بار، اما در حالی که فضای سیاسی هم باز شده و خفقان رضاشاهی شکسته بود، هیچ اعتراضی درنگرفت.
سه ماه بعد محمد ساعد، نخستوزیر، در ۹ آذر ۱۳۲۲ از وزیران خارجۀ سه کشور خواست «زحمات و خساراتی که از اوضاع جنگ به ایران وارد آمده در نظر گرفته شود» و آنان هم قول دادند «در کنفرانسها و مجامع بینالمللی به مسایل اقتصادی ایران در پایان مخاصمات توجه شود» و در واقع زیر بار تعهدی نرفتند و به کنفرانسها و مجامع حواله دادند!
جابجایی ۹۰۰ تن محموله از خطوط راه آهن ایران
این در حالی است که طی همان دو سال ۱۳۲۰ تا ۱۳۲۲ تنها خطوط راه آهن ایران بالغ بر ۹۰۰ هزار تُن محموله برای آن سه (انگلستان، شوروی و آمریکا) جا به جا کرده بود.
ایران و آلمان البته هرگز با هم نجنگیدند، اما ۱۷ شهریور ۱۳۲۲ خورشیدی در تاریخ روابط دو کشور به عنوان روزی ثبت شده که ایران به آلمان اعلان جنگ داد.
متحدین هم به ایران «پل پیروزی» لقب دادند و این تنها پاداش آنان در قبال آن همکاری و تغییر وضعیت از بیطرفی به اعلان جنگ بود و البته اگر ورق برمیگشت، داستان، دیگر میشد....»
منبع: ایسنا