• شهروند خبرنگار
  • شهروند خبرنگار آرشیو
امروز: -
  • صفحه نخست
  • سیاسی
  • اقتصادی
  • اجتماعی
  • علمی و فرهنگی
  • استانها
  • بین الملل
  • ورزشی
  • عکس
  • فیلم
  • شهروندخبرنگار
  • رویداد
پخش زنده
امروز: -
پخش زنده
نسخه اصلی
کد خبر: ۲۷۲۳۳۴۰
تاریخ انتشار: ۰۲ خرداد ۱۳۹۹ - ۲۰:۰۹
بین الملل » تحلیلی

مشروح سخنرانی دبیرکل حزب الله لبنان به مناسبت روز قدس

  به گزارش سرویس بین الملل خبرگزاری صدا و سیما، به نقل از شبکه تلویزیونی المیادین، دبیرکل جنبش حزب الله لبنان اعلام کرد موضوع محور مقاومت در منطقه در برابر رژیم صهیونیستی هرگز تغییر نخواهد کرد و این رژیم باید از بین برود.
سید حسن نصرالله در سخنانی به مناسبت روز جهانی قدس گفت: بار دیگر می‌گویم خداوند روزه و نماز‌های شما را قبول کند و بقیه روز‌ها و شب‌های این ماه بزرگ را برای شما مبارک بدارد. این سخنرانی در چارچوب مناسبت اصلی روز جهانی قدس است که امام خمینی (ره) در سال ۱۹۷۹ پس از انقلاب اسلامی در ایران، آن را در روز آخرین جمعه از ماه رمضان هر سال اعلام کرد. ما همچنین مناسبت نکبت را در ماه مه داشتیم.
نکبت فلسطین ۷۲ سال پیش بود که باعث آواره شدن صد‌ها هزار فلسطینی از خانه ها، سرزمین، شهر‌ها و روستا‌های شان در داخل فلسطین و خارج از آن شد و متاسفانه برپایی این رژیم شیطانی، غاصب و ظالم را که جرثومه فساد و غده سرطانی و شر مطلق است، ایجاد کرد و حضور این رژیم در قلب این منطقه، پیامد‌ها و نتایجی به همراه داشته است.
ما همچنین مناسبت روز مقاومت و آزادسازی را در ۲۵ ام ماه مه داریم و در بیستمین سال این پیروزی تاریخی هستیم که پایه گذار تحولات بزرگ در منطقه و در داخل فلسطین اشغالی بود. این پیروزی بسیار بزرگی در راه قدس و راه آزادسازی فلسطین و مقابله با طرح صهیونیسم بود. سخنرانی امروز متمرکز بر مناسبت روز قدس است هر چند که این دو مناسبت با یکدیگر مرتبط هستند.
تمرکز بر مناسبت روز مقاومت و آزادسازی و مسایل مربوط به لبنانی‌ها در این معادله در چند روز آینده صورت خواهد گرفت و امروز فقط به آن‌ها اشاره خواهم کرد. سخنرانی من به مناسبت روز قدس در دو بخش خواهد بود. بخش اول تاکید و یادآوری شماری از اصول و ارزش‌ها در این نبرد و درگیری خواهد بود و بخش دوم هم پرداختن به اوضاع فعلی از زمان روز جهانی قدس قبلی تاکنون خواهد بود و تفسیری از اوضاع راهبردی منطقه از نظر نبرد با دشمن اسرائیلی ارائه خواهم کرد.
به مسایلی که باید موضع خودمان را در برابر آن‌ها مشخص کنیم، خواهیم پرداخت و مسیر حرکت خود را در آینده نزدیک ترسیم خواهیم کرد و به مسئولیت‌های همه ما اشاره خواهیم کرد. در بخش اول، نکته اول آن است که امام خمینی (ره) زمانی که روز جهانی قدس را پس از پیروزی انقلاب اسلامی در ایران اعلام کرد، در واقع در اوج موضع گیری امام در برابر مسئله فلسطین و قدس و نبرد با دشمن صهیونیستی بود و تکمیل مسیر طولانی از جهاد، مبارزه و موضع گیری سیاسی و شرعی در این مسئله بود.
زیرا امام خمینی (ره) فتواها، موضع گیری‌ها و سخنانش از همان ابتدا در اوایل دهه ۶۰ در شهر مقدس قم روشن و قوی بود. در اصل، مقابله با شاه ایران در آن زمان، یکی از مشکلات اصلی و مسایل اساسی بود که امام در نبرد و مقابله با شاه مطرح کرد، فرمانبرداری او از آمریکایی‌ها و روابط او با اسرائیل بود که موجودیت این رژیم را به رسمیت شناخته بود و شاه برای اسرائیل کمک ارسال می‌کرد. در آن زمان، شاه متحد بسیاری از کشور‌های خلیج فارس و نظام‌های عربی بود. در هر صورت، در همان سرآغاز نبرد با شاه یکی از مسایل اساسی، موضوع فلسطین، قدس، اسرائیل و فرمانبرداری از اراده آمریکا بود.
از همان اوایل نکبت و ظلم‌ها در حق ملت فلسطین و برپایی این رژیم غاصب در فلسطین اشغالی، مراجع دینی ما درباره این نبرد و این رژیم، موضع گیری کردند. مراجع بزرگ دینی شناخته شده و نیز بقیه مراجع در نجف اشرف، در قم و دیگر مناطق، مراجع سابق و نیز مراجع فعلی، موضع روشن، قاطع، صریح و به دور از هر نوع تردید و ابهامی درباره مسئله فلسطین و اسرائیل داشتند. به اسامی این مراجع اشاره نمی‌کنم، چون فهرست بسیار طولانی است. همه تاکید دارند که فلسطین متعلق به ملت فلسطین و باید از دریا تا رودخانه (از بحر تا نهر)، به ملت فلسطین بازگردد.
اسرائیل رژیم نامشروع، غاصب و اشغالگر است و باید نابود شود. بقای این رژیم هیچ معنا و مفهوم و مشروعیتی ندارد. ما الان درباره انداختن هیچ کسی در دریا سخن نمی‌گوییم، بلکه می‌گوییم کسانی که با هواپیما، کشتی و کاروان‌هایی که از همه جهان به فلسطین اشغالی آمده اند یا آورده شده اند باید بروند و به کشور‌هایی بازگردند که از آن‌ها آمده اند؛ بنابراین موضع گیری شرعی در برابر مسئله فلسطین، ملت فلسطین و رژیم غاصب، موضع قاطع و روشنی و ثابت و پایداری است و نمی‌تواند تغییر کند.
همچنین ما در لبنان، نسل‌های متعدد از جمله اجداد ما در دهه ۴۰ و نیز بعدا فرزندان ما، با این موضع گیری تربیت شده ایم که از زمان امام حسین شرف الدین و امام سید محسن الامین در دهه‌های ۵۰ و ۶۰ تا امام سید موسی الصدر، موضع آشکار و قاطع داشت. امام سید موسی الصدر که ناپدید شده است و انشاالله به همراه دو همراه و برادرش بر خواهد گشت، می‌گفت اسرائیل شر مطلق است و تعامل با آن حرام است. او مقاومت میدانی و مردمی واقعی را پایه گذاری کرد. پس از او، علمای بزرگ ما در لبنان و در راس آنها، آیت الله سید محمد حسین فضل الله، آیت الله مهدی شمس الدین، چنین موضعی داشتند.
نسل‌های ما بر اساس این موضع تربیت شدند. ما امروز هم شاهد موضع گیری آیت الله امام خامنه‌ای -که سخنرانی ایشان را امروز شنیدیم- و نیز فتواها، سخنان و موضع گیری مراجع و علمای بزرگ مان در سراسر جهان هستیم. می‌خواهم در اینجا در روز جهانی قدس به این نکته برسم که بگویم موضع ما در برابر آرمان فلسطین، قدس، مقدسات ما در فلسطین و ملت فلسطین و رژیم غاصب، موضع گیری اعتقادی، ایمانی، دینی، فقهی، شرعی، حقوقی و علاوه بر این، موضع انسانی و اخلاقی است.
این موضوع هم به معنای آن است که این موضع گیری قابل تغییر و معامله و مذاکره نیست و نمی‌توان آن را فراموش کرد و نادیده گرفت. ما از موضع گیری سخن می‌گوییم که بخشی از ایمان، پایبندی، اعتقاد، دین، نماز، روزه و جهاد، تلاوت قرآن در ماه مبارک رمضان و روزه داری ما در ماه رمضان است. به همین علت هر کسی امیدوار است که با جنگ‌های نظامی، ترور‌های امنیتی، جنگ‌های روانی، تحریم ها، گرسنگی دادن، ترساندن، فریبکاری یا هر اقدام دیگری، ممکن است تغییری در این موضع گیری ایجاد کند، در توهم قرار دارد و اشتباه می‌کند و باید از احتمال وقوع آن مایوس شود.
اگر عده‌ای تصور می‌کنند که مقاومت در لبنان و فلسطین، یک شور و اشتیاق جوانی است که زمانی که سن این نسل بیشتر شود، پایان خواهد یافت، در توهم قرار دارد. این موضوع اعتقادی، دینی و ایمانی است و از یک نسل به نسل دیگر منتقل می‌شود و تا زمان مرگ یا شهادت همراه انسان است. اگر عده‌ای تصور می‌کنند این موضع گیری، تعارف است و مدت زمانی دارد و موضع گیری برای استفاده سیاسی است و زمانی که منافع سیاسی محقق شود، پایان خواهد یافت، اشتباه است.
نه تعارف نه شور و اشتیاق احساسی و نه دستاورد موقت سیاسی مطرح نیست. ما موضع اعتقادی و ایمانی در برابر مسئله فلسطین، دشمن اسرائیلی و طرح صهیونیسم داریم و این‌ها انگیزه‌ها و اهداف واقعی مقاومت است که از وطن‌ها و ملت‌ها و مقدسات خودشان دفاع می‌کنند. نکته دوم آن است که از جمله اصولی که باید در فرهنگ خودمان به آن اشاره و بر آن تاکید کنیم، آن است که حق با گذشت زمان تغییر نمی‌کند و از بین نمی‌رود. آنچه با سرقت، غصب و دزدی گرفته می‌شود، با گذشت زمان به مالکیت شرعی در نمی‌آید.
باید بر این موضوع هم تاکید کنیم، هر چند که همه جهان مالکیت سارق یا غاصب را بر آنچه که سرقت یا غصب کرده است، به رسمیت بشناسد، واقعیت حق تغییر نمی‌کند. به خاطر دارم، پیش از جنگ ژوئیه، زمانی که با خبرنگاران خارجی دیدار می‌کردم و با من درباره موجودیت رژیم اسرائیل بحث می‌کردند، به آن‌ها می‌گفتم، شما خانه‌ای دارید اگر فرد مسلحی بیاید و شما را تهدید کند و فرزند شما را به قتل برساند و شما را از خانه بیرون کند و به خیابان بیاندازد، آیا پس از گذشت ۱۰ سال، ۲۰ سال، ۳۰ سال و ۴۰ سال، شما آن خانه را متعلق به فرد غاصب خواهید دانست؟ می‌گفتند نه.
به آن‌ها می‌گفتم، همسایگان شاید در مرحله نخست او را تحریم کنند، اما در نتیجه به دلایل مختلف، با این غاصب همزیستی پیدا کنند. آیا از نظر شما، این خانه متعلق به شما خواهد بود یا به مالکیت فرد غاصب در خواهد آمد. می‌گفتند نه ما صاحب خانه هستیم و با گذشت ۱۰۰ و ۲۰۰ سال همچنان در مالکیت من باقی خواهد ماند. من به آن‌ها می‌گفتم، مسئله فلسطین هم همینطور است و خانه و ملک ملت فلسطین را با تروریسم، کشتار و قتل و ترساندن غصب کرده اند و فلسطینی‌ها را بیرون انداخته اند.
اگر ۱۰۰ و ۲۰۰ سال بگذرد و همه دولت ها، ملت‌ها و حکومت‌های جهان به رسمیت بشناسند که سرزمین فلسطین متعلق به رژیم اسرائیل است، این موضوع به هیچ وجه حقی را ایجاد نخواهد کرد و چیزی را از مالکیت ملت فلسطین در این مسئله کم نخواهد کرد. سومین نکته آن است که هیچ کسی چه فلسطینی و چه عرب مسلمان یا مسیحی حق ندارد، فلسطین یا بخشی از فلسطین، قدس یا بخشی از قدس را به صهیونیست‌ها یا هر فرد دیگری هدیه بدهد. این‌ها مقدسات امت هستند.
نکته سوم اینکه هیچ کس، چه فلسطینی چه اعراب مسلمان یا مسیحی حق ندارد فلسطین یا بخشی از فلسطین، قدس یا بخشی از قدس را به صهیونیست‌ها یا دیگرانی که حقی در فلسطین ندارند، هبه کند. این مناطق از مقدسات امت اسلام است، این سرزمین در ملکیت مردم فلسطین است نه آنکه در مالکیت نسل کنونی فلسطینیان باشد، بلکه ملک نسل کنونی و نسل‌های آتی است پس کسی از فلسطینیان یا نسل‌های آینده آنان حق ندارند، یا هیچ کس نمی‌تواند از طرف امت اسلام، مقدسات امتی را به دیگرانی که شایسته مالکیت نیستند و به صهیونیست‌ها واگذار کند. این نکته در زمره مواضع قاطع جای می‌گیرد.
چهارمین نکته اینکه مسئولیت بازستاندن مقدسات، سرزمین و حقوق، در درجه اول با مردم فلسطین است، زیرا اینجا سرزمین آنان است و آنانند که امانتدار قدس و مقدسات اسلامی و مسیحی به شمار می‌آیند، اما این کار از حیطه مسئولیت امت نیز به شمار می‌آید و در روز قیامت از همه ما درباره این موضوع سئوال خواهد شد، ممکن است بسیاری از مردم در ماه رمضان، نماز بخوانند، روزه بگیرند، قرآن قرائت کنند و محاسبه به نفس نمایند، روزی هم خداوند سبحان درباره نامه اعمال ما از ما حساب می‌کشد، از خوراک و پوشاک و فرزندان، خانواده، مواضع، تجارت، کشاورزی و ... از ما می‌پرسد، اما از جمله چیز‌های دیگری که از ما پرس و جو می‌شود درباره سرزمین اشغالی، درباره مقدسات و مردم مظلومی است که بیش از ۷۲ سال به حالشان رها شده اند، از رژیمی پرسش می‌شود که تمامی منطقه را تهدید می‌کند، تهدیدی برای نوامیس، کرامت، آزادی و خون تمام مردم و دولت‌های منطقه است.
خداوند می‌پرسد در رویارویی با این رژیم، این برنامه ها، این اشغالگری ها، این فاجعه و این تجاوز چه کرده اید؟ ما باید پاسخی برای آن روز داشته باشیم. نکته پنجم اینکه مقاومت در هر شکلی، تنها راه نجات سرزمین، مقدسات و بازستاندن حقوق و... است و هر روشی غیر از مقاومت، هدر دادن فرصت است و نتیجه آن بن بست خواهد بود چنانچه در عمل شاهدیم مذاکرات فلسطینی- اسرائیلی- آمریکایی به بن بست رسیده است و شواهد آشکار این شکست را این روز‌ها می‌بینیم.
ششم، درباره نبرد‌های آزادیبخش است. در طول تاریخ اینگونه بود که آزادی در طول یک یا دو یا سه سال حاصل نمی‌شد، نبرد‌ها در طول تاریخ مقاومت‌های مردمی، سال‌ها به طول می‌انجامید، این زمان ممکن بود به اندازه عمر یک نسل یا بیش از یک نسل باشد، اشغالگری در برخی کشور‌ها سال ها، حتی تا صد یا دویست سال و بیش از آن به طول انجامید، به همین منظور طولانی شدن زمان نبرد نباید سبب نومیدی یا توجیهی برای ناتوانی باشد، نسل‌ها باید این مسئولیت را به دوش بکشند و پرچم باید از نسلی به نسل دیگر منتقل شود و مقاومت ادامه یابد.
نسل معاصر اگر احساس می‌کند نمی‌تواند به پیروزی برسد یا به مقاومت میدانی ادامه دهد دست کم تسلیم نشود، این نسل وظیفه دارد به اشغالگری مشروعیت ندهد، آن را به رسمیت نشناسد و سند رها کردن سرزمین و مقدسات را امضاء نکند بلکه به شیوه‌ای عمل کند که ما مقاومت منفی می‌خوانیم، در طول تاریخ بسیاری از ملت‌ها چنین مقاومتی داشتند. تسلیم نشدن، مشروعیت نبخشیدن و به رسمیت نشناختن روش‌هایی از این نوع مقاومت است اگر چه به رویارویی، تظاهرات، تحصن و سخنرانی نکشد.
روش‌هایی که گفته شد در پیش گرفته می‌شود تا نوبت به نسل بعدی برسد، زیرا ممکن است نسل بعدی دارای اراده کافی یا امکاناتی باشد چنانچه ممکن است شرایط داخلی، منطقه‌ای و بین المللی برایش مهیا شود که او را قادر سازد مقاومت جدی را برای رسیدن به پیروزی در پیش بگیرد. ضعف، بی توجهی دیگران، شرایط دشوار، قدرت دشمن و ... نباید دلیلی برای ترک مقاومت باشد، این‌ها نه در بعد انسانی، نه در بعد اخلاقی و نه در بعد حقوقی و شرعی نمی‌تواند حجت و برهانی برای تسلیم پذیری و مشروعیت بخشی اشغالگران باشد، مسئولیت اصلی این است که مقاومت از نسلی به نسل دیگر منتقل شود.
هفتم، شکست نیرو‌های اشغالگر در طول تاریخ است، تاریخی که ما هم بخشی از آنیم، چون قوانین حاکم بر تاریخ جوامع بشری و بر ما نیز جاری و ساریست. در تاریخ شاهد اشغالگرانی بودیم که پس از مدتی شکست خوردند، شکستشان هم دلایلی داشت، ممکن است دلیلش این بود که در سرزمینی که اشغال کرده بودند مردمش به مقاومت برخاستند و جنگ را برای اشغالگران به جنگ فرسایشی تبدیل کردند و خسارات انسانی، مادی و روحی اشغالگران را افزایش دادند تا اشغالگران به این نتیجه برسند که باقی ماندن بیشتر، بهای سنگین‌تر و تبعاتی شدیدتر دارد و حتی ممکن است با فشار‌های داخلی مواجه شوند در نتیجه از کشور اشغال شده خارج شدند. ویتنام نمونه‌ای از این مورد در عصر اخیر است.
جنوب لبنان مورد دیگر و نوار غزه هم نمونه مشابه دیگر است. اسرائیل از سرزمین‌های ما رفت و دلیلش هم فرسایش نیرو‌ها و عملیات ما بود، در نوار غزه نیز چنین بود. عملیات شهادت طلبانه، عملیات روزمره و ... بهای سنگینی برای اشغالگران داشت، حتی موجب بروز جدل‌ها و فشار‌های داخلی برای اشغالگران شد تا مقامات اشغالگر به این نتیجه برسند که دیگر حضورشان سودی ندارد، چون پیامد‌های این اشغال سنگین بود. دلیل دیگری هم که می‌تواند دلیل خروج نیرو‌های اشغالگر از سرزمین‌های اشغالی باشد، پیامد‌های دولت مرکزی است مثلا در امپراتوری روم یا امپراتوری‌های مشابه، که کشور‌های زیادی را اشغال کرده بودند،
وقتی در داخل دچار سستی شدند، مثلا وقتی روم شاهد اختلافات، ترور، فساد و فروپاشی شد دولت مرکزی تضعیف شد و دیگر در برابر چنین دولتی گزینه‌ای جز دست کشیدن از اشغال و خارج کردن نیرو‌های ارتش از کشور اشغال شده نبود. این موضوع درباره دشمن صهیونیستی نیز می‌تواند رخ دهد، حتی ممکن است مجموعه عوامل فوق با هم رخ دهد. یعنی هم زمان شاهد فرسایش و اوضاع نابسامان داخلی باشد، در کنار این موارد نیز درگیری‌های داخلی در ابعاد سیاسی، وابستگی‌های مذهبی، نژادی یا جغرافیایی را شاهد باشد که امروزه شاهد است یا مشکلاتی، چون فساد گریبانگیرش شود که امروز به عالی‌ترین سطح سیاسی آنان رسیده یا آنکه اوضاع ارتش، معیشت داخلی و ... هم به این عوامل افزوده شود.
بخشی از این موارد می‌تواند در دولت مرکزی و بخشی هم در رژیم اشغالگر باشد، زیرا مرکز و محور رژیم اشغالگر، آمریکاست، در هر حال ممکن است این اتفاقات پس از یک سال یا پنج سال یا ده سال یا بیست سال یا سی سال - که خدا می‌داند- رخ دهد، اما روند امور در تاریخ یا روند تحولات، در کنار حضور مردمی سرزنده و مقاوم که تسلیم پذیری را نمی‌شناسند و پرچم را از دستشان بر زمین نمی‌گذارند، حاکی از آن است که چنین اتفاقاتی رخ خواهد داد و این اتفاق قطعی و یقینی، اما نیازمند زمان است.
نکته بعدی این است که امروز طرف مقابل نبرد ما باید روشن و آشکار باشد، یعنی بدانیم چه کسی در طرف مقابل و جبهه مقابل قرار می‌گیرد. وقتی با اشغالگران اسرائیلی در لبنان می‌جنگیدیم، وقتی مردم فلسطین از ۷۲ سال پیش تا به امروز مبارزه می‌کنند در واقع باید مشخص شود که این ایستادگی و مبارزه در برابر چه کسی است. تصور ساده این است که جبهه و نبرد ما با اسرائیل و دشمن صهیونیستی است، اما نگاه عمیق تر، غیر از این را می‌گوید یعنی می‌گوید نبرد واقعی با آمریکاست و اسرائیل بخشی از نبرد با آمریکا و به تعبیری اسرائیل پایگاه لب مرز و خط مقدم نبرد است، اما نبرد واقعی با آمریکا و دولت‌های متوالی آمریکاست.
این نکته‌ای است که برخی باید آن را بپذیرند و کسانی هم که آن را نمی‌پذیرند باید در دیدگاهشان تجدیدنظر کنند. البته در این میان کسانی هم هستند که ممکن است این مقوله را بپذیرند، اما رفتارشان به گونه دیگری باشد. مثلا در لبنان یا فلسطین یا دیگر مناطق درگیری، این سئوال مطرح است که چه کسی حامی نظامی و تسلیحاتی اسرائیل است و بهترین فناوری‌ها را در خدمت اسرائیل قرار می‌دهد؟ هواپیما و فناوری‌های نظامی که آمریکا در اختیار اسرائیل قرار می‌دهد به هیچ یک از هم پیمانانش ارائه نمی‌دهد.
در بخش امنیت و اطلاعات، سلطه امنیتی، حمایت اقتصادی، حمایت‌های مالی که به میلیارد‌ها دلار در سال می‌رسد، همه حمایت‌ها از اسرائیل است البته در این میان گاه مبلغی در حد ۱۰۰ میلیون دلار یا کمی بیشتر یا کمتر هم به ارتش لبنان می‌دهد، یا به اردن و مصر هم مبلغ اندکی می‌رسد، اما مبلغ گزاف راهی اسرائیل می‌شود. همکاری‌های نظامی و رزمایش‌های مشترک با ارتش اسرائیل است و مهم‌تر اینکه تمامی نفوذ آمریکا در جهان در خدمت منافع اسرائیل و تقویت، مشروعیت بخشی و برتری دادن اسرائیل است.
مثلا آمریکا در لبنان حتی اجازه نمی‌داد تجاوز و اشغالگری اسرائیل در جنوب لبنان محکوم شود، حتی محکومیت کشتار قانا را وتو کرده بود. از هر جنایتی که اسرائیل در خاک لبنان انجام می‌داد حمایت می‌کرد. آمریکا تمام روابط بین المللی و منطقه‌ای خود را در خدمت منافع اسرائیل قرار داده است. اما خطاب من به نظام‌های منطقه‌ای است، روش و تدبیر سلاطین، تلاشی در خدمت اسرائیل است، آنان باید برای خدمات به اسرائیل، عادی سازی روابط با اسرائیل، تقویت موجودیت اسرائیل و دور کردن خطرات از اسرائیل برنامه کاری تهیه کنند، امروز نزدیک شدن به آمریکا دری برای رسیدن به اسرائیل است.
مثلا اگر شورای حاکمیت سودان بخواهد تحریم‌ها علیه سودان را بردارد یا نام سودان را از فهرست تروریسم در آمریکا خارج کند چه راهی دارد؟ راهش نشست و برخاست با نتانیاهوست، اگر چنین کنند پاسخ خواهند گرفت، نتانیاهو هم تفاوتی با وزیر جنگ اسرائیل ندارد که پیش از این از دستاورد‌های دروغینش در سوریه می‌گفت، نتانیاهو هم امروز مدعی است عادی سازی روابط میان اسرائیل با برخی زعمای عرب نتیجه تدبیر و سیاست‌های اوست که این ادعا به نوعی تشویش افکار عمومی است، چون عادی سازی روابط نتیجه سستی دولت‌ها و مقامات عربی و نتیجه خواسته آمریکاست.
آمریکا از این پادشاه، از آن امیر، از آن شیخ و از آن رئیس خواسته است تا به اسرائیل نزدیک شوند و آنان نیز سعی در نزدیک شدن به نتانیاهو دارند، اگر هم رئیس کابینه اشغالگر فردی غیر از نتانیاهو بود، تفاوتی نداشت. در هر حال آمریکا، نفوذ، روابط بین المللی و قدرتش را برای تقویت اسرائیل و برتری دادن اسرائیل هزینه کرد. آمریکا با هدف تقویت و دور کردن خطر از اسرائیل در منطقه جنگ به راه می‌اندازد. با هدف دفاع از اسرائیل و تقویت اسرائیل مشوق جنگ در منطقه است، جنگ هشت ساله صدام حسین علیه جمهوری اسلامی، جنگ در یمن و جنگ‌های دیگری که منطقه ما شاهد است با تلاش، با حمایت‌های مالی، با فشار‌ها و با پیگیری‌های آمریکاست، یکی از اهداف بزرگ این سیاست حمایت از اسرائیل است و این حمایت نیز به دلیل تحولات بزرگی است که به ویژه در دهه‌های اخیر یعنی پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، پیروزی لبنان، پیروزی غزه و ... به نفع مقاومت و فرهنگ و اندیشه مقاومت در منطقه رخ داده است.
با این حساب، مشخص می‌شود دشمنی که با آن مبارزه می‌کنیم آمریکاست. این سخنان من با این هدف نیست که بخواهم دشواری نبرد را بیان کنم بلکه در پی بیان حقیقت نبرد و مسیر درست آن هستم، البته نبرد هم دشوار و طولانی است و نیاز به وقت و جانفشانی دارد، ما نیز در این مسیر نیاز داریم تا سطح پایداری محور مقاومت، کشورها، دولت ها، مردم و گروه‌ها و سطح دستاورد‌ها و پیروزی‌ها را تبین و روشن سازیم، زیرا تا زمانی که این نبرد با اسرائیل، به عنوان یک دولت قوی منطقه‌ای در فلسطین اشغالی، ادامه دارد در واقع طرف اصلی نبرد همان ابرقدرت جهانی است، این مسئله موجب می‌شود تا ارزیابی دستاوردها، پیروزی ها، جانفشانی‌ها و تعیین فرصت‌ها و تهدید‌ها در کنار ارزیابی از شرایط راهبردی هم متفاوت باشد. 
نکته اخیر در بخش اول اشاره به این مطلب است که برنامه و طرح اصلی به ویژه پس از علنی شدن طرح معامله قرن آشکار شده است و آن اینکه طرح اسرائیلی آمریکایی در موضوع فلسطین، نه موضوع تشکیل دو کشور است و نه تشکیل کشور مستقل فلسطین به دور از ماهیت و مرز‌های آن است، بلکه پس از الحاق قدس و جولان، در حال حاضر در پی الحاق بخش‌هایی از کرانه باختری هستند تا این امر زمینه ساز الحاق کل کرانه باختری شود، همچنین جهت گیری آنان به سمت الحاق اغوار الاردن است، این روند یعنی اسرائیل در پی تسلط کامل و الحاق تمامی اراضی اشغالی عربی در فلسطین، جولان، مزارع اشغالی شبعا، بلندی‌های کفر شوبا و بخش لبنانی قجر است، در چنین شرایطی بالاترین چیزی که برای فلسطین می‌توان متصور بود حکومت خودمختار و بسیار محدود است.
این‌ها مواردیست که فلسطینیان و حامیانشان باید در اتخاذ مواضع آتی خود، به آن توجه داشته باشند و آن را اساس مواضع خود بدانند. نکته بعدی درباره شرایط راهبردی است، در شرایط کنونی، یعنی شرایط کنونی نبرد، لازم است درباره تبیین محور‌ها و مواضع به این مسئله اشاره کرد که برخی از کشور‌های عربی و اسلامی به طور کل از معادله خارج شده اند، یعنی این موضوع به آن‌ها به عنوان یک نظام سیاسی، هیچ ارتباط دور یا نزدیکی ندارد به همین منظور واکنشی به آن ندارند و در سکوت به شرایط خود، اعم از بحران‌های اقتصادی، بحران‌های داخلی و دیگر مشکلات مشغولند یا آنکه در ناز و نعمت روز‌ها را به سر می‌کنند، اما کشور‌هایی هم هستند که چنین برداشتی ندارند، این کشور‌ها از معادله درگیری با دشمن خارج شده اند، اما بی خیال موضوع نشدند بلکه در ردیف آنانی قرار گرفته اند که در این معادله به دشمن کمک می‌کنند، البته این کمک‌ها به شیوه‌هایی است که مشکل ساز نباشد به این معنی که در سطح اعزام نیرو‌های مسلح به فلسطین برای مبارزه در کنار ارتش اسرائیل نیست، اما در محاصره فلسطینیان، پایان دادن به حمایت‌ها از فلسطین، بازداشت فلسطینیان مقیم کشور‌های عربی، گنجاندن نام گروه‌های مقاومت فلسطینی، لبنانی و ... در فهرست تروریسم، عادی سازی روابط با اسرائیل، دفاع از اسرائیل در محافل بین المللی و رای به اسرائیل در برخی سازمان‌های بین المللی، فعالیت دارند، ما این مسائل را در سال‌های گذشته شاهد بودیم.
پس، برخی کشور‌ها جایگاهشان، در ردیف دوست و حامی اسرائیل است و در برخورد با مردم فلسطین شدت عمل دارند. در این میان برخی کشور‌ها همچنان در قلب این معادله باقی مانده اند و مواضع قاطع و قوی دارند که این کشور‌ها بسیار اندکند و در صف مقدم آن‌ها جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی سوریه قرار دارند. گروه‌های مردمی، جنبش‌های مقاومت یمن، عراق، افغانستان، پاکستان، لبنان، بخشی از مردم منطقه، بحرین، شمال آفریقا، نیجریه و کشور‌های عربی و اسلامی در این طیف قرار می‌گیرند و موضع گیری آنان قوی و مناسب است. اما وقتی درباره کشور‌های مقاوم و گروه‌های مقاومت سخن می‌گوییم سخن ما درباره تعداد محدودیست که در عین محدودیت، ضعیف نیستند بلکه قدرتمند و بزرگ و در منطقه اثرگذارند که ما از این طیف به عنوان محور مقاومت یاد می‌کنیم. این محور در رویارویی با محور آمریکایی- اسرائیلی است، که کشور‌های عربی در تعامل با آن‌ها یا نقش گوشه گیری را دارند یا حامی و پشتیبانشان هستند و گاه خدمات بزرگی هم به آنان ارائه می‌دهند که خدماتشان به این محور در سوریه، عراق، یمن، بحرین، لبنان و مناطق دیگر یا خدمات به سیاست‌های ضد ایرانی این محور بخشی از این موارد است.
وقتی به اختلافات میان دو محور آمریکایی -اسرائیلی و محور مقاومت متمرکز شویم بهتر است کشور‌های محور مقاومت را از نگاه اسرائیل، بررسی کنیم. زیرا هرگاه اسرائیل و آمریکا ناکام مانده اند ما پیروز شدیم، این ناکامی به بخش مدیریت، ضعف امکانات بشری یا مادی و نظامی باز نمی‌گردد، البته ممکن است موانعی وجود داشته باشد، اما ناکامی نتیجه حضور قدرتمندانه، جانفشانی، ثبات و تحمل محوری است که ما بدان تعلق داریم. نگرش از این زاویه موجب می‌شود تا مسیر و افق کار مشخص شود و مسئولیت‌های ما برای مراحل آتی روشن شود.
چون هدف اساسی فلسطین است، تمرکز اساسی آنان در این زمینه به حامی اساسی یعنی ایران است که از نظر جغرافیایی از فلسطین دور است، از نظر محور آمریکایی اسرائیلی، به ویژه در سال‌های اخیر، ایران مرکز ثقل و قدرت محور مقاومت است، یعنی پس از آنکه سوریه چنین اتفاقاتی را شاهد بود برای رویارویی با جنگ جهانی علیه خود نیازمند به هم پیمانان شد تا همین اتفاق ثابت کند ایران مرکز ثقل است، به همین دلیل ایران آماج بیشترین حملات محور آمریکایی اسرائیلی است، در سال گذشته یکی از گزینه‌های مورد نظر آمریکا و اسرائیل براندازی نظام جمهوری اسلامی در ایران و یا دست کم تغییر رفتار نظام این کشور بود، این موضوع به ویژه در موضوع فلسطین و اسرائیل بیشتر مورد توجه بود.
ترامپ وقتی از توافقنامه هسته‌ای خارج شد و تحریم‌هایی را علیه ایران تحمیل کرد به این اندیشه بود که عقب نشینی از برجام موجب شکاف بزرگی در گروه‌های سیاسی ایران می‌شود، در ادامه این کشور شاهد واکنش تند مردم خواهد بود، تحریم‌ها موجب بروز بحران اقتصادی، اجتماعی و معیشتی می‌شود و مردم کم کم به خیابان‌ها می‌آیند، همواره در ذهن هالیوودی او تظاهراتی با صد‌ها هزار انسان نقش می‌بست، در این باره جان بولتون مشاور سابق امنیت ملی او گفته بود، عید میلاد مسیح در پایان سال ۲۰۱۹ را در تهران جشن می‌گیریم. سال ۲۰۱۹ تمام شد وارد سال ۲۰۲۰ شدیم، بولتون هم به خانه اش رفت، اما تهران همچنان پایتخت نظام جمهوری اسلامی است. اسرائیل هم خیلی به این خیالبافی‌های آمریکا دل بسته بود، به خاطر داریم که نتانیاهو و دیگر مقامات اسرائیل چه تلاش‌های گسترده‌ای را در آمریکا به راه انداخته بودند تا بتوانند دولت آمریکا را از برجام خارج کنند، تحریم‌ها را بازگردانند و فشار‌ها را بر ایران افزایش دهند. این‌ها گزینه‌ها و خیالبافی‌های اسرائیل بود.
امروز وقتی به تمام پیش بینی‌های استراتژیک اسرائیل در اواخر سال ۲۰۱۹ یا اوایل ۲۰۲۰ نگاه می‌اندازیم متوجه می‌شویم که در همه موارد ناکام بودند. وقتی پیش بینی آنان با شکست مواجه می‌شود دلیل آن وحدت موضع جمهوری اسلامی، پایداری مقامات، ثبات نظام و مردم، تحمل تحریم‌ها و سختی‌ها و پافشاری بر اصول، هویت، عزت، حاکمیت و کرامت ملی است، به طور کلی بهایی که ایران در این زمینه پرداخت بهای گرانی است، اگر کشور یا مقام یا نظام سیاسی غیر ایران بود شاید در برابر این حجم از فشار آمریکا و غرب فرو می‌پاشید و تسلیم می‌شد یا دست کم رفتارش را تغییر می‌داد و از برخی اصول دست می‌کشید.
از جمله گزینه‌های مد نظر اسرائیل که با شکست مواجه شد دل در گرو جنگ آمریکا علیه ایران دادن بود، اسرائیلی‌ها و نتانیاهو به شدت برای کشاندن اتفاقات به این سمت تلاش می‌کردند، زیرا اگر چنین می‌شد ایران ویران می‌شد یا اگر هم چنین نمی‌شد این کشور صد سال به عقب باز می‌گشت و آن گاه نمی‌توانست از مردم فلسطین، مردم منطقه و جنبش‌های مقاومت منطقه علیه صهیونیست‌ها حمایت کند و تمامی حمایت‌ها متوقف می‌شد. این گزینه با شکست مواجه شد و امید‌های نتانیاهو و مقامات صهیونیست به باد فنا رفت، پس از ترور دو فرمانده رشید یعنی حاج قاسم سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس که ایران در واکنش به آن، پایگاه هوایی عین الاسد را مورد حمله موشکی قرار داد و دولت آمریکا هنوز هم خساراتش را در این پایگاه مخفی نگه می‌دارد، اسرائیلی‌ها پیش بینی می‌کردند این کار به دلیل پیشینه ایران در سرنگون کردن پهپاد بزرگ آمریکا در منطقه خلیج فارس، موجب می‌شود تا ترامپ عصبانی شود و این عصبانت او را به واکنش علیه ایران وا دارد، این اتفاق می‌تواند ایران را به جنگ با آمریکا بکشاند، اما دیدیم ترامپ عقب نشینی کرد. در حال حاضر نیز با تمام تهدیدات و هشدار‌های ترامپ معتقدم آمریکا و ایران از جنگ احتمالی خیلی دور هستند و این به دلیل قدرت ایران و ترس آمریکا از ورود به جنگی است که نتیجه اش مشخص نیست. 
اسرائیلی‌ها همچنین دل به گروه‌های تکفیری و تروریستی بستند که سال گذشته و سال‌های گذشته عملیاتی را انجام داده بودند و الان هم در پی اقدامات تروریستی در داخل ایران، اعم از مرز‌های شرقی یا غربی هستند، اما جمهوری اسلامی در برابر این گزینه نیز با قدرت ایستاد و این گزینه نیز ناکارآمد شد. آخرین دلخوشی اسرائیل به کرونا بود، آنان امید داشتند روند ابتلا در ایران موجب فروپاشی نظام بهداشت و درمان این کشور و در ادامه سبب خشم اجتماعی، فروپاشی اقتصادی و ... شود، همه این موارد در پیش بینی‌ها و ارزیابی‌های مقامات مایوس اسرائیلی وجود داشت، اما جمهوری اسلامی از امتحان کرونا نیز خارج شد، به قول رهبری روند تعامل این کشور با این بیماری مایه افتخار کشور، نظام و مردم بود. هر امتحانی که سخت‌تر و سنگین‌تر باشد به خواست خدا ایران از آن قدرتمندانه‌تر خارج می‌شود. سازمان بهداشت جهانی هم اعتراف کرده است که نظام بهداشتی ایران از قدرتمندترین نظام‌های بهداشتی منطقه است، این در حالی است که آمریکا و قدرت‌های بزرگ جهان در این زمینه لغزش داشتند و دارند، اما جمهوری اسلامی با حکمت، دقت، مسئولیت پذیری، ثبات، خوش بینی، همکاری مردمی قابل توجه و همبستگی اجتماعی شرایط را مدیریت کرد و از این مرحله هم عبور خواهد کرد.
در ادامه گزینه باقی مانده برای آمریکا و اسرائیل تحریم‌های اقتصادی و مالی علیه جمهوری اسلامی و پیامد‌های مترتب بر آن است که متوجه جمهوری اسلامی و محور مقاومت خواهد بود، اما ایران همچنان ثابت قدم، قوی و راسخ است و این امر امروز در سخنان امام خامنه‌ای دام ظله به مناسبت روز قدس مشهود بوده است. با این حساب گزینه هایشان در سال گذشته، در مسائل مختلف به ویژه درباره جایگاه و مواضع ایران در قبال رویارویی با محور اسرائیلی آمریکایی و موضوع فلسطینی- اسرائیلی، با شکست روبرو شد، در مقابل شاهد پایداری و قدرت ایران در عبور از سختی‌ها بودیم و به خواست خدا این کشور از سختی‌ها و موانع باقی مانده هم عبور خواهد کرد.
در این جا به موضوع عراق اشاره می‌کنم، در موضوع عراق اگر بخواهیم شفاف سخن بگوییم می‌توانیم این کشور را در قالب دولت، نظام و تمام جوانب دیگر بخشی از محور مقاومت بدانیم هر چند ممکن است در این موضوع مناقشاتی هم وجود داشته باشد، اما تردیدی نیست در این کشور تحول بزرگی رخ داد و این تحول نیز به سود محور مقاومت بود، وجود جنبش‌های مقاومت، روحیه مقاومت و فرهنگ مقاومت درعراق مشهود است، موضع جدید عراق درباره اوضاع منطقه و وجود بسیج مردمی، اگر چه یک نیروی رسمی است، اما حفاظت و حراست از کشور و قدرت عراق به عنوان بخشی از ماموریت این نیرو، با برنامه صهیونیست‌ها منافات دارد، زیرا اسرائیلی‌ها نه تنها از بزرگ‌ترین مشوق‌های اشغال عراق بودند بلکه از بدترین مشوقان ویران سازی ارتش، توان نظامی و مردم این کشور بودند، در این موارد اسنادی بر جای مانده است، البته درباره اسناد سه هزار ساله سخن نمی‌گویم بلکه از دوران جرج بوش پسر مدارکی باقی ماند که لابی صهیونیستی در آمریکا به شدت فعال بود، این فعالیت نه تنها برای اشغال عراق، بلکه برای ویرانی عراق فعال شده بود.
اینکه دوباره عراق روی پای خود بایستد و با شرایط پیش آمده، نظام سیاسی، ارتش، بسیج مردمی، روال زندگی و روند اقتصادی این کشور شاهد شکل گیری مجدد باشد، عراقی خواهد بود که نمی‌تواند بخشی از محور آمریکایی اسرائیلی یا هم پیمانی برای اسرائیل باشد، حتی بر اساس آنچه که از ساختار سیاست این کشور و از برادرانمان در این کشور می‌دانیم بدون تردید تحول این کشور تحول مهم و بزرگ بود. موضوع دیگری که در عراق محقق شد این بود که آمریکا و اسرائیل با تکیه بر گروه‌های تکفیری تلاش کردند جنگ مذهبی در منطقه راه بیندازند، ترامپ اعتراف کرده بود که داعش ساخت آمریکاست یعنی تشکیلاتی از جانب اوباما، کلینتون و دیگران است.
آنان می‌خواستند با تکیه بر این اهرم، در منطقه ما جنگی را میان سنی و شیعه به راه بیندازند، اما پایداری، ثبات و وحدت عراقی‌ها در رویارویی با گروه‌های تکفیری، پیروزی آنان بر داعش و آمادگی کنونی آنان برای تکمیل کردن این نبرد، همه و همه از عناصر قدرت در منطقه و به تعبیری دیگر خدمتی برای محور مقاومت و نومیدی برای اهداف واقعی اسرائیل در عراق و منطقه است. در هر حال مسئولیت برادران و خواهران عراقی این است که این کشور را به سمت جایگاه طبیعی یعنی وابستگی اسلامی، عربی و عقایدی سوق دهند، موضع طبیعی این کشور در قبال دشمن صهیونیستی، چه در بخش مردمی و چه مرجعیت دینی مشهود است و حال سخن ما درباره موضع رسمی است که انشاء الله آن نیز قاطع خواهد بود.
در سوریه، جایگاه آن در محور مقاومت، در گذشته و امروز مشخص است و نیازی به تشریح ندارد. سوریه با جنگ بین المللی روبرو شد. نمی‌خواهم سخنان قبلی ام را تکرار کنم، زیرا چند روز پیش به طور مفصل درباره سوریه سخن گفتم. این جنگ علیه سوریه شکست خورد و سوریه در این جنگ پیروز شد، البته هنوز نبرد‌هایی باقی مانده است که باید به آن ادامه دهد. سران سوریه، کشور سوریه و ارتش سوریه شرایط عادی خود را به دست می‌آورند. طرح آمریکایی- اسرائیلی، سرنگونی این نظام، کشور و سران آن بود. زمانی در نبرد بزرگ در این باره شکست خوردند، امیدوار بودند که کمربند امنیتی در جنوب سوریه در منطقه القنیطره، درعا و مناطق همجوار جولان اشغالی را حفظ کنند که آن هم شکست خورد و ناکام ماند.
امروز اسرائیلی‌ها پس از همه این شکست‌های مفتضحانه محور آمریکایی- اسرائیلی، فقط تلاش می‌کنند در هر فرصتی به دنبال آن باشند که ارتش سوریه به قدرت بازدارنده خودش به ویژه از نظر قدرت موشکی، باز نگردد. همچنین مسئله بیرون کردن ایرانی‌ها و حزب الله و گروه‌های مقاومت از سوریه را مطرح می‌کنند و گفتیم که تا امروز در این راه هم شکست خورده اند و شکست خواهند خورد. آن‌ها به دنبال بازی جدیدی در شرق فرات هستند تا بار دیگر مسئله کرد‌ها و شرایط خاص این منطقه را به بازی بگیرند. اما به اعتقاد من، آنچه در سوریه رخ داد، پیروزی بزرگی برای محور مقاومت و شکست مفتضحانه برای محور آمریکایی- اسرائیلی است که ناامیدی بزرگی را برای اسرائیلی‌ها به همراه داشت.
اسرائیل انتظار داشت با تانک‌های آمریکایی، دولتی در دمشق به قدرت برسد که برای دادن جولان به اسرائیل مشکلی نداشته باشد و جولان را به مدت ۹۹ سال با امکان تمدید، به اسرائیل اجاره بدهد. امیدوار بودند دولت سوریه، متحد اسرائیل خواهد شد و حتی از بعضی کشور‌های عربی که به دنبال عادی سازی روابط هستند، به اسرائیل نزدیکتر خواهد شد. همه این‌ها بر باد رفت. در سال گذشته، این ناامیدی تثبیت شد. مانند ایران، اکنون به اعمال تحریم‌ها علیه سوریه امیدوارند. قانون آمریکایی قیصر به زودی به اجرا در خواهد آمد تا فشارها، محاصره، تحریم‌های اقتصادی و مالی علیه سوریه را تشدید کنند. هیچ یک از اهدافی را که اسرائیلی‌ها و آمریکایی‌ها برای خودشان در سوریه تعیین کرده بودند، نتوانستند محقق کنند. البته بدون شک مانند ایران با فداکاری، صبر، تحمل، پایداری و ریخته شدن خون ها، تحقق اهداف آمریکایی‌ها ناکام ماند. 
درباره یمن باید بگویم صرف نظر از آنکه جنگ در یمن چگونه آغاز شد، با گذشت زمان مشخص شد که یکی از اهداف جنگ در یمن، جلوگیری از شکل گیری مقاومت در یمن بود. به ویژه که موضع ملت یمن و در راس آن جنبش انصارالله، روشن بود. نمی‌خواستند یمن هیچ موضع سیاسی، رسانه‌ای و مردمی و نیز نظامی در مسئله درگیری با دشمن اسرائیلی داشته باشد. همه ما از اهمیت یمن در این نبرد آگاهی داریم. موقعیت راهبردی و جغرافیایی یمن که مشرف به گذرگاه‌ها و دریا‌های مهم و راهبردی است، روشن است. به همین علت، این جنگ هم جنگ آمریکایی و اسرائیلی است. اسرائیل از جنگ علیه یمن حمایت می‌کند و در زمینه‌های فناوری، اطلاعاتی و انواع خدمات پشتیبانی به آن کمک می‌کند.
در ششمین سال جنگ یمن، شاهد شکست آمریکایی اسرائیلی- سعودی در کنار بقیه کشور‌های متجاوز هستیم. آن‌ها می‌خواستند مانع از شکل گیری چنین قدرتی در محور مقاومت شوند، اما نتیجه معکوس به همراه داشت و این قدرت شکل گرفت و در طول سال‌های گذشته، تقویت شد. به گونه‌ای که امروز موشک‌های بالستیک، پهپاد و پدافند هوایی و صنایع واقعی جنگی دارد. یمنی‌ها نیرو‌های نظامی دارند که می‌توانند مساحت‌های بزرگی را که به اندازه بعضی کشورهاست، آزاد کنند. طرف مقابل امروز عاجز و ناتوان است و نمی‌تواند معادلات میدانی را تغییر دهد. این قدرت بزرگ و مهم به محور مقاومت اضافه شد و در طول چند سال گذشته تثبیت شد.
این موضوع به عامل نگران کننده‌ای برای اسرائیلی‌ها تبدیل شده است. سال گذشته شاهد تهدیدات عبدالملک بدرالدین علیه شماری از مسئولان اسرائیلی بودیم. از سوی دیگر، شکست در یمن انعکاس مهمی بر معادله قرن داشت، زیرا یکی از ارکان معامله قرن محمد بن سلمان است که اگر می‌توانست در جنگ یمن پیروز شود، به عنوان قهرمان و فاتح بزرگ عرب معرفی می‌شد و جایگاه منطقه‌ای و عربی پیدا می‌کرد که می‌توانست از آن برای تحمیل معامله قرن علیه ملت فلسطین استفاده کند. شکست محمد بن سلمان در یمن، ضربه بسیار قوی به یکی از ارکان اساسی بود که از چنین پیروزی برای موفقیت معامله قرن استفاده می‌کرد.
در مسئله لبنان نمی‌خواهم به طور مفصل سخن بگویم، زیرا چند روز دیگر به طور مفصل درباره این مسئله سخنرانی خواهم کرد. به طور خلاصه می‌گویم، بازدارندگی در دو سوی مرز‌ها برقرار شده است. اسرائیل در مسئله لبنان محتاط و نگران است و از وقوع جنگ می‌ترسد و با دقت اقدامات خودش را بررسی می‌کند و واکنش‌های مقاومت را در نظر می‌گیرد. عده‌ای خواهند گفت که بازدارندگی در هر دو طرف مرز‌ها وجود دارد. خوب است، مشکلی نیست که بازدارندگی وجود داشته باشد، زیرا همواره اسرائیلی‌ها برتر بودند و در برابر لبنانی‌ها بازدارندگی وجود داشت. اینکه بازدارندگی هر دو طرف وجود داشته باشد، موفقیتی برای لبنان است. از جمله اهداف راهبردی اسرائیل در طول سال گذشته، جلوگیری از افزایش قدرت مقاومت در لبنان است و این هدف در سال گذشته محقق نشد و قدرت مقاومت تقویت شد. اسرائیلی‌ها اعتراف می‌کنند که در تحقق این هدف شکست خوردند.
با وجود همه حملات هوایی به اهدافی که درباره آن در سوریه سخن می‌گویند و بخشی از آن، به گفته آنها، مربوط به عملیات انتقال (سلاح) است. قدرت مقاومت در لبنان تقویت شده است. به طور مفصل در این باره بعدا سخن خواهم گفت؛ بنابراین اسرائیلی‌ها در سال گذشته بیش از آنکه به قدرت خودشان در برابر مقاومت امیدوار باشند، به تحولات داخلی در لبنان امیدوار بودند. زمانی که حوادث ماه اکتبر سال گذشته رخ داد، اسرائیلی‌ها از آن خوشحال شدند و آن را انقلاب مردمی علیه حزب الله محسوب کردند. اکنون اسرائیلی‌ها به اوضاع داخلی، اقتصادی و تحریم‌های آمریکا امیدوار هستند. امیدوارند که حامیان مقاومت علیه آن موضع گیری کنند.
آن‌ها در این باره سخن می‌گویند. در انتخابات گذشته، آن را پیگیری می‌کردند و انتظار داشتند تغییری حاصل شود و بعضی گروه‌های وابسته به آن‌ها در بین شیعیان، وعده می‌دادند که تحول بزرگی در بین شیعیان به ویژه درباره حمایت از مقاومت ایجاد شده است. آن‌ها از نتیجه انتخابات دو سال پیش، غافلگیر شدند. آن‌ها همچنان تلاش می‌کنند و امیدوارند که حامیان مقاومت علیه آن موضع گیری خواهند کرد. یعنی درباره ایران و سوریه به اعمال تحریم و محاصره رسیدند و درباره یمن محاصره و تحریم ادامه دارد و می‌خواهند درباره لبنان هم به همین جا برسند. به تلاش برای تاثیر گذاشتن بر اوضاع داخلی لبنان ادامه می‌دهند.
می‌گویند‌ ای لبنانی‌ها اگر می‌خواهید پول داشته باشید و اقتصاد شما نجات پیدا کند و از گرسنگی نمیرید، باید سلاح هایتان را کنار بگذارید و تحویل دهید و مقاومت را رها کنید. پس از آن می‌خواهند مرز‌های زمینی و دریایی را مطابق خواست آمریکا و اسرائیل ترسیم کنند. در این صورت آمریکایی‌ها به لبنانی‌ها کمک خواهند کرد و به صندوق بین المللی پول اجازه خواهند داد تا به لبنان کمک کند و تحریم‌ها را لغو خواهند کرد.
شروط آمریکا هم از الف آغاز می‌شود و هیچ ”ی“ یعنی هیچ پایانی ندارد. خواسته‌های آمریکا هیچ حد و مرزی ندارد. می‌خواهند چنین شرایطی را در لبنان ایجاد کنند که چند روز دیگر به طور مفصل درباره آن سخن خواهیم گفت. با صراحت و به سادگی می‌گویم، کشور‌هایی که تسلیم شدند، در حال مرگ بر اثر گرسنگی هستند و به آن‌ها کمک نمی‌کنند؛ بنابراین این کار (تسلیم شدن) راه حل واقعی نیست. نیازی نیست که مثال‌هایی در این باره بیان کنم، زیرا مثال‌های زیادی وجود دارد.
همچنین ما می‌توانیم با قدرت انسانی، مادی و امکانات موجود در کشور و با همبستگی و اراده ملی، حاکمیت ملی خودمان را حفظ کنیم و از گرسنگی هم نمیریم. این درست نیست که ما بین دو گزینه قرار داریم. ما می‌توانیم در لبنان قوی باشیم و حاکمیت ملی و امنیت و مرزهایمان را حفظ کنیم و در برابر دشمن، بازدارندگی ایجاد کنیم. می‌توانیم آب‌های سرزمینی خودمان را حفظ کنیم و در آن‌ها چاه‌های نفت و گاز احداث کنیم. می‌توانیم کشور عزت مداری باشیم که دشمن از آن می‌ترسد و از گرسنگی هم نمیریم؛ بنابراین در لبنان هم آن‌ها بار دیگر به تحریم، گرسنگی دادن و اعمال فشار امیدوارند.
وی خاطر نشان کرد: در مسئله فلسطین باید بگویم که در یک سال گذشته بین سال‌های ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰، شتابزدگی اسرائیل آشکار بود. زیرا آمریکا و اسرائیل شاهد آن هستند که ایران به ایستادگی ادامه می‌دهد و عراق مرحله دشواری را که در آن قرار داشت، پشت سر گذاشت. سوریه هم پس از آن که پایداری کرد، پیروز شد. تحولاتی که در لبنان به آن‌ها امیدوار بودند بی نتیجه ماند و در یمن هم گفتیم که اوضاع چگونه است. در داخل فلسطین هم شاهد پایداری غزه هستیم که شکستی برای اسرائیل محسوب می‌شود. در غزه هم امیدوار بودند که افکار عمومی را علیه مقاومت تحریک کنند و بعضی صدا‌ها را شنیدیم و شاهد بعضی شبکه‌های اجتماعی و مقالات بودیم که برای اینکه در غزه گرسنگی نکشیم، باید تسلیم شویم و شروط غزه را بپذیریم. اما غزه به استقامت ادامه داد.
موضوع دوم آن است که هدف اسرائیل در غزه، جلوگیری از تقویت مقاومت بود، اما اسرائیلی‌ها خودشان اعتراف می‌کنند که از تقویت توان مقاومت در غزه ناتوان هستند. نه ترور فرماندهان، نه ترور مهندسان فلسطینی، نه هدف قرار دادن بعضی کارگاه‌های فرضی، نه محاصره مالی نتوانست مانع قدرت گرفتن مقاومت شود. چند روز پیش شنیدیم بعضی فرماندهان و سران گروه‌های مقاومت فلسطین گفتند که موشک‌های مقاومت به همه شهر‌ها در فلسطین اشغالی می‌رسد. در حالی که هدف اسرائیل، آن بود که قدرت مقاومت تضعیف خواهد شد و از بین خواهد رفت، شاهد آن هستیم که قدرت مقاومت تقویت شد. در کرانه باختری، عملیات جوانان فلسطینی شجاعانه ادامه دارد و آخرین مورد، پرتاب سنگی بود که یک سرباز را کشت؛ بنابراین اسرائیلی‌ها شاهد آن هستند که ملت فلسطین به پایداری ادامه می‌دهد.
اما موضوع مهمتر آن است که تحول سال گذشته، آن بود زمانی که دونالد ترامپ معامله قرن را با وجود همه قلدری، طغیان و تکبر اعلام کرد، گروهی از کشور‌های عربی را برای اعمال فشار بر تشکیلات خودگردان و سازمان آزادی بخش فلسطین واداشت تا معامله قرن را بپذیرند، اما از موضع فلسطینی‌ها غافلگیر شدند و هیچ فلسطینی را پیدا نکردند که حاضر باشد معامله قرن را امضا کند و بند‌های و مضمون آن را به ویژه درباره قدس بپذیرد.
این موضوع هم شکست بزرگی برای آمریکا و اسرائیل بود، اما عامل این شکست، شجاعت و پایداری و اراده فلسطینی هاست. فلسطینی‌ها در این باره توافق نظر داشتند. همواره یادآوری می‌کنم که شکست‌های پی در پی اسرائیل و آمریکا به علت ورشکستگی آن‌ها نیست، بلکه به علت آن است که کسانی هستند که در برابر آن‌ها استقامت و ایستادگی می‌کنند و با تحمل و صبر فداکاری می‌کنند و عزم و اراده دارند و اهداف محور سلطه طلبی و اشغالگری آمریکایی- اسرائیلی را به شکست می‌کشانند. به همین علت اسرائیلی‌ها، شتابزده شدند، زیرا شاهد آن هستند که مشخص نیست که فضای راهبردی به سود آن‌ها باشد.
ترجمه سخنان دبیرکل حزب الله لبنان ادامه دارد...
 
بازدید از صفحه اول
ارسال به دوستان
نسخه چاپی
گزارش خطا
Bookmark and Share
X Share
Telegram Google Plus Linkdin
ایتا سروش
عضویت در خبرنامه
نظر شما
آخرین اخبار
وحدت ملی؛ ستون استواری در برابر تهدیدها و رمز پیشرفت کشور
رایزنی وزارت صمت با بانک مرکزی برای تحریک تقاضا
ادعای نابودی برنامه هسته‌ای ما توهم است
ظرفیت‌های فنی مرکز اندازه‌شناسی بررسی شد
تقویم روز و اوقات شرعی گیلان، اول مرداد ۱۴۰۴
برگزاری مراسم اربعین شهدای اقتدار آذربایجان شرقی
جمع‌آوری موتورپمپ‌های غیرمجاز آبیاری با پساب از رودخانه سیمینه‌رود
تصادف دو دستگاه پژو پارس در جاده پیرانشهر ـ سردشت با ۸ مصدوم اعزامی
بحران آب در آذربایجان‌غربی؛ خشکسالی و ضرورت تغییر الگوی مصرف
افتتاح نمایشگاه صنایع دستی در هریس
پیروز پر گل سپاهانی‌ها مقابل تیم قطری در ترکیه
استفاده از عوامل بیولوژیک در بیش از ۵۳۰۰ هکتار از اراضی کشاورزی آذربایجان‌غربی 
بررسی چالش‌های تأمین اجتماعی مازندران در گفتگوی ویژه خبری صداوسیما
تخصیص زمین به ۳۳۰ خانوار طرح جوانی جمعیت در آذربایجان‌غربی 
برخورد عبرت آموز دستگاه قضایی با استخراج غیرمجاز رمزارز 
تلاش ونزوئلا برای آزادی ۲۹ کودک ربوده شده در آمریکا
همراهی مردم روشنایی پایدار را تضمین می‌کند 
تداوم وزش بادهای شدید در سمنان
کمبود پایگاه اورژانس در طالقان
صعود پسران کمتر از ۱۶ سال ایران به رقابت‌های جام آسیا
  • پربازدیدها
  • پر بحث ترین ها
عیسی آل‌کثیر به استقلال پیوست
ایرانشهر، بدون مرگ مادر در سه ماه نخست امسال
تکرار ادعا‌های ترامپ درباره ایران
هلاکت فرمانده عملیات یگان‌های کماندویی رژیم صهیونیستی
اختتامیه همایش ملی شعر قدسیان
آتش سوزی در مجتمع تجاری ونوس منطقه آزاد انزلی
بررسی ابعاد حقوقی مجروحان و شهدای دفاع مقدس ۱۲ روزه
ادارات فارس فردا به صورت دورکاری ارائه خدمت می کنند
واکنش چین به ادعای آمریکا در مورد فروش نفت ایران
مقاومت در غزه نابود شدنی نیست
حماس: رژیم صهیونیستی در حال اعدام دو میلیون نفر است
مخالفت شدید آمریکا با قانون جدید حشد الشعبی
تعطیلی ادارات مشهد و خراسان رضوی در روز چهارشنبه ،اول مرداد
مجوز رهبر به صندوق توسعه ملی برای سرمایه گذاری در انرژی
عراقچی: نمی‌توانیم از غنی سازی دست بکشیم
تشدید نظارت بر بازار برنج، روغن و شکر  (۲ نظر)
هشدار عراقچی درباره سوءاستفاده ۳ کشور اروپایی از مکانیسم ماشه  (۲ نظر)
وزیر نیرو: از مردم بابت کاهش فشار آب عذرخواهی می‌کنیم  (۱ نظر)
رویداد «کاروان روایتها» برگزار می‌شود  (۱ نظر)
عدم خروج خانه اقبالیان در استان همدان از ثبت ملی  (۱ نظر)
هلاکت فرمانده عملیات یگان‌های کماندویی رژیم صهیونیستی  (۱ نظر)
حماس: رژیم صهیونیستی در حال اعدام دو میلیون نفر است  (۱ نظر)
عراقچی: نمی‌توانیم از غنی سازی دست بکشیم  (۱ نظر)
تشییع پیکر مادر سه شهید و چهار جانباز دفاع مقدس در شیراز  (۱ نظر)
حمله گسترده سایبری به زیرساخت‌های آمریکا  (۱ نظر)
قالیباف: حضور بخش خصوصی برای تکمیل شبکه ملی اطلاعات  (۱ نظر)
تعطیلی ادارات مازندران در روز چهارشنبه اول مرداد  (۱ نظر)
سازمان ملل: غزه با گرسنگی فاجعه‌بار رو‌به‌رو است  (۱ نظر)
دیدار کمیسر عالی سازمان ملل در امور پناهندگان با وزیر آموزش و پرورش  (۱ نظر)
تظاهرات حمایت از غزه در ترکیه، اردن، مصر، عراق و لیبی  (۱ نظر)