پخش زنده
امروز: -
در روزهایِ سختِ هجومِ ناملایمات؛ مهرآفرینی ، ایثار، آرزو بخشیدن و امید دادن،حرف اول و آخرِ مهرورزان واقعی است.
به گزارش خبرگزاری صداوسیما،مرکز اصفهان؛ در فراز و نشیبِ دنياي نامتقارنِ امروز و کِشاکشِ خوبيها و بديها آنچه خواندنی می شود داستانِ ماندگارِ ایثار است و دل های آسمانی که آرزو می بخشند و امید می دهند و این روزها در گوشه و کنار سرزمین مقدسمان، روایت ایثار گونه مردان و زنانی را می بینیم که در اوج ایستاده اند؛ بر بلندای رفیع مهرورزی.
آنان که مهرآفرینی پیشه شان شده و بند بند وجودشان آسایش و آرامش را می طلبد اما، نه برای خود که برای همنوعان شان.
و روایتِ ایثارِ ما از نوجوانی 13 ساله شروع می شود.
از محمد حسین تا محمد حسن،فهمیده های کلاسِ ایثار
13 سال سن دارد ؛ مادرش چند سالی است به پارکینسون مبتلاست ، اجاره نشین مسکن مهر هستند و برای تهیه جهیزیه تنها خواهرش به کمک پدر شتافت تا آبرومند راهی خانه بخت شود .
اما، باغات پسته اطراف شهر زواره، خوب این نوجوانِ فهمیده را می شناسند پسری که تا مدتی قبل عصای دست پدر بود تا نانِ زندگی را زیر آفتاب سوزانِ کویر تهیه کنند.
محمد حسن فرزند کویر است و از کودکی بزرگ شدن را آموخته و از صحرا قناعت و از پدر هم بخشندگی و ایثار.
این دیگر دوستیِ کویرنشینان زمان ندارد و هنگام رنج و بلا دستانی که روزی در پی کسب "روزی" بود می رود برای کمک؛ شبیه دستان محمد حسن.
وقتی هم که "کرونا" وارد شهر کویری زواره شد این نوجوان 13ساله آستین همت بالا زد و جهادگر سلامت شد.
پدرش می گوید:به همراه محمد حسن داوطلبانه و بدون هیچ چشمداشتی تانکر سم پاشی را از مواد ضدعفونی کننده پر می کردیم و برای مقابله با این مهمان منحوس وارد کوچه و خیابان ها می شدیم.
حسین عسگری از محمد حسنِ پر انرژی و شادمانش می گوید که هم قدم با پدر وارد نبرد با کرونا شد اما قصه آن طور که باید پیش نرفت و ناگهان آنچه نباید اتفاق بیفتد افتاد و در یک لحظه گاردون تراکتور پای نحیف محمد حسن را بلعید.
آقای عسگری می افزاید: محمد حسن را بلافاصله به بیمارستان کاشانی اصفهان می برند پای قطع شده جراحی پیوند می شود اما عفونت کار خود را می کند تا محمد حسن مجبور شود با پای چپش خداخافظی کند.
اکنون مدتی از آن حادثه می گذرد و محمد حسن به خانه بازگشته با دنیایی از آرزو ،از فوتبالیست شدن تا تامین معیشت خانواده اما او از راهی که انتخاب کرده پشیمان نیست.
این جهادگر نوجوان می گوید: برای نجات جان مردم پا در این راه گذاشته و با وجود از دست دادن پای خود همچنان آماده خدمت به مردم است.
شهادت در سنگر سلامت
روایت ایثار ادامه دارد و این بار بوی شهادت می دهد، روایت پزشکی که دلش را نذر کرده بود در مسیری که شهدا رفته بودند، در مسیری که رنگ و بوی ایثار و جهاد داشت،روحش بزرگ بود و جسم در پذیرش آن ناتوان؛پس پرواز را انتخاب کرد تا نسیم بهاری بار دیگر نغمه نابِ شهادت را در گوش مردم شهر نجوا کند.
دکتر مجید فرهاد، شهید مدافع سلامت مردی از جنس مردم بود و به گفته همسرش در 27 سال سابقه خدمت خالصانه اش، خود را وقفِ سلامتی مردم کرد.
مسئول کنترل عفونت معاونت درمان دانشگاه علوم پزشکی کاشان، معاون درمان بیمارستان کارگر نژاد و پزشک درمانگاه شبانهروزی مرکزی و گلابچی در خط مقدم مقابله با ویروس کرونا شبانه روزی تلاش کرد و پس از ابتلا به ویروس کرونا به شهدای مدافع سلامت پیوست.
پریسا صادقی از اعضای کادر درمان دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی کاشان، همسرش را این گونه توصیف می کند: دکتر فرهاد پزشکی متعهد و دلسوزو عاشق نظام و انقلاب اسلامی بود او به خانواده ، مردم ایران بویژه کاشان و نطنز عشق می ورزید و در هر پست و جایگاهش با خلوص نیت و برای خدا کار می کرد.
او بغض آلود به زندگی آرامَش با دکتر فرهاد اشاره می کند و می گوید: همسرش ورودی سال 75 دانشگاه علوم پزشکی کاشان بود؛ سال 81 باهم ازدواج کردیم و 18 سال با آن یار سفر کرده زندگی عاشقانه داشتم با پسری ده ساله که بهترین یادگاری از اوست.
خانم صادقی روحیه بسیجی و مسوولیت پذیری را یکی از شاخصه های رفتاری دکتر فرهاد می داند:در همه فعالیت های اجتماعی کاشان و نطنز حضور داشت عضو بسیج دانشگاه بود و از پیاده روی اربعین تا سیل در خوزستان به بیماران صادقانه و از دل و جان خدمت می کرد.
از همسر دکتر فرهاد درباره نحوه ابتلای همسرش به کرونا تا آسمانی شدنش می پرسم: دکتر فرهاد هشتم اسفند با تب و بدن درد شدید از بیمارستان مرخصی گرفتند چند روزی در خانه تحت نظر بود و 13 اسفند در بیمارستان شهید بهشتی کاشان بستری شد اما با ادامه دار شدن بیماری، بیستم اسفند به بیمارستان مسیح دانشوری تهران منتقل شد و با وجود تلاش 23 روزه کادر درمان این فرشته زمینی به آسمان پر کشید.
خانم صادقی اما با همه درد و رنج فراق از همسر خوشحال است که دکتر فرهاد این مردِ آسمانی که عاشق امام حسین (ع) و مدافع حرم شدن بود به آرزوی قلبی اش یعنی شهادت رسید.
رییس دانشگاه علوم پزشکی کاشان ، دکتر فرهاد را پزشکی با اخلاق، صبور، متعهد و مردم دار توصیف می کند و می گوید: این شهید مدافع سلامت، سالیان متمادی را عاشقانه، صبورانه و با حُسن خلق در راه مداوای بیماران گام نهاد و تمام دغدغهاش سلامتی مردم بود .
دکتر سید علیرضا مروجی شهادت را شایسته این شهید والا می داند چرا که در معامله با خداوند چیزی کم نگذاشت و همواره در این
دکتر فرهاد این مردِ آسمانی که عاشق امام حسین (ع) و مدافع حرم شدن بود به آرزوی قلبی اش یعنی شهادت رسید
مسیر بویژه پیگیری مداوای بیماران مبتلا به کرونا ویروس در خط مقدم بود.
برادرِ شهید فرهاد هم به اعتقادات مذهبی بسیار قوی دکتر فرهاد اشاره می کند و می گوید: شهید فرهاد به اهل بیت عصمت و طهارت(ع) به ویژه امام حسین(ع) علاقه خاصی داشت.
جواد فرهاد منظم و با اخلاق بودن،تعهد کاری و فداکاری برادرش را ستودنی می داند و می افزاید: دکتر فرهاد درستکار بودن را به حد کمال رساند.
فرشتگان سلامت،جهادگرانی بی ادعا
روایتِ متفاوتِ ایثار را در این روزها که ویروس نامبارک کرونا هزاران ایرانی را گرفتار کرده است، می توان در فرشتگانی زمینی هم دید که مهمترین اولویت زندگی شان، درمان درد بیماران و کاهش رنج آنان و خانوادههایشان است.
سراغ دو زوج پرستار می رویم یکی در گلپایگان و دومی در اصفهان؛ زوج گلپایگانی فرهاد مرادی و کتایون مصطفایی ،پرستاران فداکاری هستند که به خاطر مراقبت از بیماران کرونایی 35 روز دور از کودکان خود بودند.
خانم مصطفایی سفید پوش بی ادعایی که 9 سالی پرستار بخش داخلی بیمارستان امام حسین (ع) گلپایگان است با شیوع کرونا زندگی اش را بیش از گذشته وقف بیماران کرده و نیکای پنج و نیم ساله و آریای دو و نیم ساله اش را از نیمه تا 21 فروردین مهمان خانه مادر بزرگ کرد.
او از بی قراری ها و قهر کردن های نیکا تا بهانه جویی های آریا و از دلتنگی های مادر و دختری می گوید : "دخترم می گفت حالا که نمیتونم ببینمت بیا شبها به خوابم تا دلتنگت نشم ."
این شیر زن دیارِ کرمانشاه با وجود دشواریِ فراق از فرزندان به شغلش افتخار می کند و پرستاری را حتی در این روزهای کرونایی "شیرین" می داند: "روزی پدران مان با لباس خاکی به میدان می رفتند و حالا ما با لباس سفید به جنگ با کرونا رفته ایم."
او می گوید: در بخش بیماران کرونایی با توجه به پوشش خاص مان نمی توان با بیمار ارتباط لمسی و چشمی برقرار کرد اما باز هم با کلام و رفتارمان امید و سلامتی را به بیماران هدیه می دهیم.
خانم مصطفایی از شیفت های 12 ساعته شب گله نمی کند از لباس ضد آبی که با پوشیدنش نه آب می تواند بخورد نه غذا خسته نمی شود چون پرستاری را عشق می داند و تا پای جان بر سر این پیمان است.
زوج پرستار دیگر ، نرگس غضنفرپور و سیدمحمد صادق هوشمند دانش آموخته سال 98 رشته پرستاری هستند که 6ماهی است در بخش آیسیو جنرال بیمارستان امین اصفهان دوران طرح خود را در خط مقدم نبرد با کرونا می گذرانند و بیمارستان را خانه ی خود می دانند.
آقای هوشمند از شرایط کاری این روزهای کرونایی میگوید: در یک شیفت ، فشار کاری آنقدر زیاد است که شاید حتی نتوان یک جرعه آب نوشید؛ خوابیدن با همان لباس معروف فضایی هم که جای خود را دارد.
این پرستار جوان از سختی این لباس فضایی هم می گوید: در طول یک دوره 12ساعته شیفت شرایط تعویض لباس وجود ندارد و این یعنی امکان رفتن به سرویس بهداشتی هم برایمان مقدور نیست.
خانم غضنفرپور هم میگوید: در بخش آی سی یو بیشتر بیماران سطح هوشیاری پایینی دارند و نمیتوانند صحبت کنند که این برای ما خیلی سخت است.
این زوج پرستار که تازه وارد کارزارِ این شغل سخت شده اند می گویند : با این همه پرستاری عشق است و اگر زمان به عقب بازگردد دوباره رشته پرستاری را انتخاب میکنند.
داستانِ ایثار پرستاران را پایانی نیست؛ این بار پرستارِجوان اصفهانی جشن ازدواجش را در این روزهای کرونایی لغو می کند تا بیشتر کنارِ بیمارانش باشد؛ او فرزند رسول حقیقی جانباز رشید گردانِ یونس و پدرِ آسمانی امروز است که به عنوان پرستار در بخش داخلی مردان بیمارستان خورشید اصفهان خدمت می کند.
عشق به خدمت ،تعهد کاری، مردم دوستی و نیاز بیمارستان به پرستار و نگرانی از شیوع کرونا در مهمانان مراسمِ جشنِ عروسی، مائده حقیقی را برآن می دارد که با توافق همسر مراسم جشن عروسی را لغو کنند و در خدمت بیماران کرونایی باشد.
امیررضا صادقیان همسر خانم حقیقی می گوید: پیش از شیوع ویروس کرونا با توافق همسرم 11 فروردین 99 را به عنوان تاریخ برگزاری عروسی مشخص و بخشی از تمهیدات و اقدامات لازم از جمله انتخاب تالار را فراهم کرده بودیم که همان اوایل اسفند با اعلام شیوع کرونا ، همسرم برای خدمت به بیماران پیشنهاد لغو عروسی را دادند.
خانم حقیقی که سه سال است به صورت قرار دادی فرشته سلامت بیماران است در فروردین 26 شیفت به روند درمان بیماران کرونایی کمک کرده و با وجود امنیت شغلی پایین و شیفت های طولانی ، همچنان خستگی ناپذیر در خط نبرد مقابله با این بیمار ی ایستاده و دلخوشی این روزهایش هم "دست مریزاد"مردمی است که علاوه بر فضای مجازی حتی تلفنی قدردان زحمات آنان هستند .
ایستاده در خط خطر
و روایت ایثار باز هم ادامه دارد و این بار داستان جهادگرانی است که همیشه در صحنه اند، برایشان هم فرقی نمی کند عرصه خدمت چه باشد و کجاست و این روزها که مهمانی ناخوانده روند زندگی عادی را از همه گرفته برخی از همین جهادگران سنگر متفاوتی را برای خدمت انتخاب کرده و آمده اند برای مردم و اعتقاداتشان جانفشانی کنند و می توانند به خیلی از سوالاتی که ذهن ما را درگیر کرده جواب دهند مثلا « بر سر اموات کرونایی چه می آید؟» «آیا غسل می شوند ؟» «چگونه تدفین می شوند؟ » مؤسسه امیرالمؤمنین(ع) کاشان یکی از قرارگاه های عملیاتی جوانان برای پاسخ به این سوالات ماست؛ روایتی از جانفشانی ِحافظان قرآن و نهج البلاغه که قربانیان کرونا را با غسل و کفن؛ دفن می کنند.
مدیر عامل مؤسسه امیرالمؤمنین(ع) کاشان می گوید:این موسسه 500طلبه را زیر پوشش دارد و با بیش از 16سال سابقه تا کنون 50 حافظ کل قرآن و نهج البلاغه و هزار حافظ جزء های مختلف قرآن را تربیت کرده است.
حجت الاسلام مجتبی حسن زاده می افزاید : حدود 15 جهاد گر سلامت از حافظان قرآن ونهج البلاغه این موسسه در روزهای شیوع کرونا، آتش به اختیار ، به کمک غسالان دارالسلام کاشان شتافتند.
اینجا در فاصله یک قدم مانده به منزل آخرت، نیروهای جهادی با رعایت دستورهای بهداشتی پای کار آمدندو جلوه ای دیگر از مجاهدت را به منصه ظهور گذاشتند.
مدیر عامل مؤسسه امیرالمؤمنین(ع) کاشان ،حجت الاسلام محسنی را به ما معرفی می کند که در این سنگرِ متفاوت فعالیت دارد، طلبه 22 ساله کاشانی اعتقاد دارد: در این روزها مهم نیست که چه تخصصی داشته باشیم، مهم این است در سنگر مقابله با کرونا گام مثبتی برداریم.
حجت الاسلام محسنی که این روزها بیش از گذشته با آیه «انا لله و انا الیه راجعون» مانوس شده، از این جهادِ متفاوت می گوید:" در بیمارستان پس از تعویض لباسهایمان، کاور آبی به تن کرده و ماسک مخصوص را برمیداریم و میت را در کاور مخصوص میپیچیم."
این جهادگر جوان، نحوه تغسیل اموات کرونایی را هم برایمان تشریح می کند:جسد اموات کرونایی یا حتی مشکوک به کرونا ، با محلولهای خاصی که ترکیبات آن را وزارت بهداشت تعیین کرده دو مرتبه قبل و بعد از غسل ضد عفونی و سپس کفن و برای تدفین آماده میشود.
جهادگران همیشه در صحنه اند، برایشان هم فرقی نمی کند عرصه خدمت چه باشد و کجاست
تدفین اجساد این گونه بیماران هم کمی متفاوت است که حجت الاسلام محسنی برایمان توضیح می دهد: کف قبرِ دو متری ابتدا آهک ریخته و سپس جسد گذاشته می شود و برای جلوگیری از انتشار ویروس بعد از گذاشتن سنگ لحد دوباره آهک و در پایان یک و نیم متر خاک به روی آن ریخته میشود.
این حافظ قرآن و نهج البلاغه می گوید: بقیه امور مربوط به تدفین اموات کرونایی شبیه سایر اموات است؛ یعنی نماز با رعایت فاصله اعلامی اقامه و حتی تلقین هم انجام میشود.
دفاعِ مقدسی دیگر
ویروس منحوس کرونا با همه سیاهی و تلخی هایش، عرصه روایت گونه ای از ایثار و فداکاری مردم سرزمین مان شد تا این روزها، شبیه دوران دفاع مقدس شود، آن روزها حضرت امام (ره ) می فرمود: " هرکس می تواند دفاع کند باید به خط مقدم برود." و امروز هم حضرت آقا بر رزمایش مردمی و دستگاههای دولتی برای مقابله با کرونا وتبعات مختلف وجود این بیماری در کشور تاکید دارند پس همه آنان که ایثارگرند و ولایت پذیر به میدان بیایند: ما زنده به آنیم که آرام نگیریم/ موجیم که آسودگی ما عدم ماست.
نگارنده : مرضیه قاسمی